کمترین تعداد دانشآموزانی که میتوانند در یک مدرسه ثبتنام کنند، به شرط آنکه دستکم دو نفر از آنها در یک روز متولد شده باشند، چند نفر است؟
با خودم فکر می کردم با شروع از این مساله چی کار می شه کرد. اینطوری به ماجرا نگاه کنید. فرض کنید وارد کلاس درس می شوید و درس را با پرسیدن این مساله شروع می کنید. دانش آموزان برای حل آن نیاز به هیچ دانش ریاضی قبلی ای ندارند. تنها دانش مورد نیاز این است که بدانند یک سال ۳۶۵ روز و هرازسالی ۳۶۶ روز است. و البته باید ساختار جمله را بفهمند که چندان ساده نیست: کمترین تعداد چیزی به شرط آنکه اتفاقی بیافتد. در این مورد خود آن اتفاق هم ساختار پیچیده ای دارد: «دست کم دو تا» خودش نیاز به فهمیدن دارد.
قبلاها احتمالا مساله ی بعدی که می پرسیدم این بود که شرط دست کم دو نفر را به شرط دست کم سه نفر تغییر بدهم. چون این کار به تجربه ی بررسی «بدترین حالت» کمک می کنه و راه را برای حالت های عمومی تر اصل لانه ی کبوتری باز.
ولی امروز اگه کلاس رو با اون مساله شروع کنم. وقتی حل شد. از بچه ها می خوام به اون نگاه کنند و با توجه به اون و راه حل اون هر مساله ی دیگه ای که به فکرشون می رسه رو مطرح کنند. اخیرا چندین بار این کار را کرده ام. به طور باور نکردنی ای برای آدم ها سخت است تا اون حد که یکی از بچه ها ی کارشناسی ریاضی جمع بندی اش این بود که «مغزش نمی تواند سوال مطرح کند.» به نظرم این تجربه ای است که جاش شدیدا در کلاس های ریاضی خالی است.